ادبیات > سفری کوتاه در شعر امروز جهان
لوچیا استرادا
لوچيا استرادا امسال بيست و هشت ساله می‌شود . شاعر جوانی از کلمبيا که خوش درخشيده‌است. تا امروز سه مجموعه‌ی شعر از او به چاپ رسيده و منتقدان کلمبيايي به او اميد فراوان بسته‌اند...
پيشکش خواهم کرد، چشمانم را
به رهگذران کابوس شبانه
پيشکش خواهم کرد، هيجانم را
کمان نيمه شبان را
چرا که تو در اعماقی
چرا که اين تصوير توست
که پشت کلاه‌خود پنهان شده‌است
رقصی فانی
بر طبله‌ی سفيد صداهايي که به هم می‌رسند.
بر طبله‌ی سفيد صداهايي که به هم می‌رسند.
فرشتگانی هستيم
که ريشه می‌دوانيم آنجا که کسی خوابش را هم نمی‌بيند
که ريشه می‌دوانيم آنجا که کسی خوابش را هم نمی‌بيند
خانه خالی است
و گوش هم
می‌توانی چهارنعل درآيی
به قلمرو تمپوها و فلوتها
و گوش هم
می‌توانی چهارنعل درآيی
به قلمرو تمپوها و فلوتها
می‌توانی بميری
آن‌گاه موسيقی
به اوج گرفتن ادامه می‌دهد.
آن‌گاه موسيقی
به اوج گرفتن ادامه می‌دهد.